بعد از اينکه چند نفر از اصولگرايان به صحنه آمدند، پسر ايشان به ما پيغام فرستاد که اگر شما از پدر ما حمايت کنيد حاضر هستيم به شما 5 پست وزارت را بدهيم. اينها تاريخ هستند و مستند و تحليلي در کار نيست. بعد ديد ما مصمم هستيم از پدر ايشان حمايت نکنيم؛ پيغام دو

حسين فدائي نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي چندي پيش در جمع مداحان مشهد تحليلي در خصوص حوادث پس از انتخابات مطرح کرد.
به گزارش مشرق به نقل از بولتن، بخشي از آن براي اولين بار است که منتشر و تحليل مي شود .نکات مهم اين سخنراني که نشريه تخصصي "هيأت" وابسته به هيات رزمندگان آنرا منتشر کرده است در ادامه مي‌آيد:

چند نظر در خصوص حوادث پس از انتخابات
قصد داريم حوادث پس از انتخابات را از چند منظر بررسي کنيم چون هنوز يک تحليل جامعي در بين متدينين مطرح نشده است به همين دليل عده اي اين حوادث پس از انتخابات را ناشي از يک بداخلاقي انتخاباتي مي دانند که آقاي احمدي نژاد موقع مناظره ها اسم بعضي ها را برد و اين منجر به اين حادثه شد. يک عده ديگر هم مي گويند که اين حادثه ناشي از بروز و ظهور مطالبات انباشته شده 30 ساله ملت ايران بود و اين يک جنبش اجتماعي بود. عده اي هم مي گويند که اين يک کودتاي مخملي يا کودتاي نرم بود. اما ما حرف مان اين است که اين حوادث يک فتنه بزرگ بود که ريشه دار، عميق، گسترده و با پيشينه تاريخي بود.

ريشه بداخلاقي هاي انتخاباتي
نظر اول که مي گويد اين بداخلاقي بود ما هم قبول داريم ولي اين بداخلاقي از کجا شروع شد. کي شروع کرد و چگونه شروع کرد. وقتي از چهار سال قبل حتي قبل از انتخابات دوره قبل ما مي بينيم اين بداخلاقي بود و خيلي زياد هم بود. هنوز احمدي نژاد را خيلي ها نمي شناختند. شش سال پيش احمدي نژاد تازه شهردار تهران شده بود ولي مهدي هاشمي پسر آقاي رفسنجاني به ما پيغام فرستاد که شما چرا از باباي ما حمايت نمي کنيد. اين در شرايطي بود که ما يک عده اي تحت عنوان شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب رفتيم با آقاي هاشمي مذاکره کرديم و به ايشان مسايل انتخابات مجلس ششم و روزنامه سلام در زمان رياست جمهوري وي را گوشزد کرديم. به او گفتيم که اين جريان دوم خرداد تيشه برداشته و به ريشه هاي انقلاب يکي پس از ديگري حمله مي کند حتي به عصمت انبيا و معصومين(ع)، عاشورا و کربلا هم حمله کرده است با اين حال چرا با آنها برخورد نمي کنيد؟! اين قضيه مربوط به هشت يا نه سال پيش است. يعني حتي قبل از انتخابات خبرگان دوره جديد. در آن جلسات در مورد فضاي فرهنگي جامعه، فعاليت هاي حزب کارگزاران و فرزندانش و خيلي از مسائل ريز را به طور مستند و در يک فضاي بسيار صميمي در ميان گذاشتيم و به وي عرض کرديم که به عنوان بچه هاي ايثارگر و خانواده شهيد درخواست مي کنيم که شما که با امام بوديد کمک کنيد که يک تحولي به وجود بيايد. مديران جوان بيايند ، سرمايه گذاري شود که با حضور نيروهاي نسل اول انقلاب براي آينده برنامه ريزي کنيم و ريشه هاي انحراف را بزنيم. ايشان تلاش کرد مشکلات را به گردن ديگران بيندازد و البته از نقاط قوتي هم دفاع کرد. اين مذاکرات ادامه پيدا کرد تا رسيديم به انتخابات دوره نهم.

پيغام جديد مهدي هاشمي
بعد از اينکه چند نفر از اصولگرايان به صحنه آمدند، پسر ايشان به ما پيغام فرستاد که اگر شما از پدر ما حمايت کنيد حاضر هستيم به شما 5 پست وزارت را بدهيم. اينها تاريخ هستند و مستند و تحليلي در کار نيست. بعد ديد ما مصمم هستيم از پدر ايشان حمايت نکنيم؛ پيغام دوم را فرستادند و گفتند که اگر شما همراهي نکنيد ژنرالتون را مي زنيم. يعني چي؟! مي خواهم بگويم که بداخلاقي انتخاباتي از چه زماني شروع شده بود.

حرام دانستن کمک به دولت
در اوج برخورد نظام سلطه با قضيه هسته اي که قاعدتاً بايد از دولت حمايت شود، آقاي هاشمي در شوراي مرکزي سياست گذاري ائمه جمعه فرمود من حمايت از دولت را حرام مي دانم. آيا اين بداخلاقي نيست. و يا طرح شرايط بحراني در کشور از همين قبيل است.
پس ما در اين که بداخلاقي بوده قبول داريم ولي عرض ما اين است که چه کساني و چه زماني اين بد اخلاقي ها را شروع کردند، اين منحصر به فرد خاصي نبود و هيچ موقع اين بداخلاقي هاي انتخاباتي تعيين کننده آرايش هاي سياسي نبوده است.

نظريه اي مبني بر وجود جنگ قدرت
نظر دوم اين است که مي گويد که جنگ بين گروه هاي سياسي براي کسب قدرت بود که اين را هم قبول داريم ولي اين مورد هم جديد نبود. همان دوم خرداد و قبلش هم بود. اين موضوع هم وجود داشته ولي تعيين کننده صحنه و آرايش انتخابات نبوده است.

نظريه جنبش اجتماعي
نظر سوم که شما بيشتر با اين مورد مواجه مي باشيد مي گويد يک جنبش اجتماعي بود. مطالبات 30 ساله ملت بزرگ ايران انباشته شده بود و در 22 خرداد سال 88 سرباز کرد و مردم دنبال تغيير بودند اما آيا ملت ايران واقعا دنبال تغيير بود؟!
ما قبول داريم مردم دنبال تغيير بودند و اين موضوع را نفي نمي کنيم ولي مردم خواستار تغيير در چه چيزي بودند. به اعتقاد ما مردم دنبال تغيير در اصل گفتمان انقلاب اسلامي نبودند بلکه مردم دنبال تغيير افرادي بودند که مسئوليت اداره اجتماعي وسياسي آن ها را به عهده گرفتند تا گفتمان انقلاب اسلامي را اجرا کنند ولي با آن فاصله گرفتند. آن ها مسئوليت داشتند که عدالت را اجرا کنند ولي فساد را دنبال کردند. آن ها بايد انسانهاي شايسته روي کار مي آوردند ولي انسان هاي ناشايست را آوردند. اتفاقا مردم دنبال تغيير در آدم ها و روشها بودند نه تغيير در گفتمان.

13 ميليون راي به موسوي براي تغيير
پس مردم دنبال تغيير بودند ولي نه تغيير در اصل گفتمان چون اصل گفتمان مردم ايران ريشه در اعتقادات اين ملت داشت و دارد. مردم، اسلام واقعي و خط انقلاب و خط امام و رهبري را دنبال مي کردند و مي کنند. حتي در اين 13 ميليون رايي که به آقاي موسوي هم داده شد بسياري از اين ملت دنبال همين گفتمان بودند ولي نمادش را اشتباه گرفتند.

آقاي موسوي هم در تبليغاتش همين طور خود را به عنوان نخست وزير دوره جنگ و نخست وزير امام معرفي مي کند. خودش را ضد انقلاب معرفي نمي کند او خود را به عنوان يک چهره مسلمان همراه امام و معتقد و همراه ارزش ها و شهدا معرفي مي کند.

کودتاي مخملي
نظريه چهارم مي گويد که کودتاي مخملي اتفاق افتاد. البته بحث جنگ نرم و کودتاي نرم بحث مفصلي است. کساني که مدعي اين نظر هستند معتقدند طراحان اصلي نظام سلطه اين کودتا را طراحي مي کنند و افرادي که مخالف نظام هدف هستند را مي يابند و از آن ها به عنوان وسيله براي سقوط نظام هدف استفاده مي کنند. بسياري از اين متدينين متاسفانه مي گويند اين کودتاي نرم را احمدي نژاد انجام داده است. مي گويند که بچه هاي بسيجي از او حمايت کردند و آراي مردم را تغيير دادند و يک سري اخبار و اطلاعات را رديف مي کنند و براي علما هم مي گويند. همين تحليل منجر به تحليل تقلب در انتخابات مي شود که با اثبات عدم وقوع اين امر، مي توان عدم تقلب در انتخابات را نيز ثابت کرد.
کودتاي نرم وقتي مطرح مي شود سه عنصر اساسي را در خود دارد. يکي نظام سلطه دوم عناصر همسو و سوم عناصر همراه با نظام سلطه. با بررسي علمي تر اين موضوع ديده مي شود که نظام سلطه از آقاي موسوي و آقاي خاتمي و کروبي و ... حمايت مي کند و از طرف ديگر مواضع اين افراد هم که به نفع چه کساني تمام شد، معلوم است. بنابراين ما کودتاي نرم را قبول داريم زيرا همه عناصر کودتاي نرم را اجرا کردند. نماد درست کردند شهيد درست کردند و ... ولي موفق نشدند.

ما معتقد به فتنه ايم
ما مي گوييم اين حادثه پس از انتخابات يک چيز ديگري بود که مفهوم و ادبيات جديد و پديده ديگري به اسم فتنه را پديد آورد. فتنه يعني ساختن فضايي که امکان تشخيص حق از باطل دشوار شود و اين اتفاق پس از انتخابات در اين کشور رخ داد و ابهامات و سوالات آن قدر گسترده بود که بعضي از علماي بزرگ هم نتوانستند تحليل دقيقي از صحنه داشته باشند. اين فتنه يک ريشه تاريخي دارد و يک عمق دارد و يک گستردگي. ريشه تاريخي به قبل از انقلاب برمي گردد. عمق آن به لحاظ مباني فکري که معتقد به چه فکر و انديشه اي بود و سوم حوزه گستردگي آن بايد مرور شود.

داستان قطع نامه و يک عبرت
استراتژي حضرت امام و نيروهاي حزب اللهي" جنگ جنگ تا پيروزي بود" ولي داستان قطع نامه چه بود؟ در آن موقع هم مردم هميشه مثل الان که شعار انرژي هسته حق مسلم ماست ، شعار جنگ جنگ تا پيروزي را مي دادند. يک تحليل از درون دولت از سوي همين آقاي مير حسين موسوي درآمد که اگر ما بخواهيم بجنگيم ظرفيت و بنيه اقتصادي نداريم. در فرماندهي سپاه هم غوغايي افتاد و تحليل آقاي هاشمي اين بود که نمي توانيم بجنگيم و به فرماندهي سپاه گفتند که همه حاضرند قطعنامه را بپذيرند و تنها شمائيد که مقاومت مي کنيد. اگر شما به امام بگوييد امام نظرش تغيير مي کند. اين خط ادامه پيدا کرد و منجر به نوشتن نامه اي توسط محسن رضايي به امام شد که بعد امام پاسخ دادند که فرمودند من جام زهر را نوشيدم. البته آقاي هاشمي در صحبتهايش مي گويد که حضرت امام نظري داشتند و ما مخالفت مي کرديم و ايشان را قانع مي کرديم ولي بايد در مقابل ولي فقيه به گونه اي ديگر باشيم.

الان خط 3 جديدي راه اندازي شده است
اين انقلاب در مسير خودش روز به روز پيش رفت اين ها شکست خوردند ولي ريشه کن نشدند. الان خط 3 جديدي راه اندازي شده است. الان آقاي موسوي خوئيني ها آمده است. سيد مهدي و هادي هاشمي و بچه هاي تحکيم وحدت که خط امامي بودند آرام آرام به اين جا آمده اند و يک شبکه اي شدند که شکست خوردند.
با عبور از سال 68 با يک گام بزرگ به 18 تير 78 مي آييم که در اين مقطع دو دوره دولت کارگزاران را داريم و نيمه دو ساله دولت آقاي خاتمي.

سياست تعديل اقتصادي چيست؟
سياست تعديل اقتصادي چيست؟ طراحش چه کسي است. اين هايي که در دولت آقاي هاشمي طرفدار اقتصاد دولتي بودند الان طرفدار اقتصاد آزاد شدند. بر حسب ظاهر سازندگي است البته نکات مثبت هست ولي ما در اين جا سياه نمايي نمي کنيم بلکه به جريان هاي انحرافي اشاره مي کنيم. سياست تعديل اقتصادي سال 70 تا 73 و 74 اينگونه بود که در مغازه سبزي فروشي سبزي مي خريديم مي گفتند گران شده چون قيمت ارز بالا رفته است.
دو سه تا قائله شکل گرفت. 13 آبان، مشهد، قزوين و ... مقام معظم رهبري جلوي آزادسازي را گرفتند. در عرصه فرهنگي اولين کساني که ورزش بانوان را مطرح کردند چه کساني بودند. روزنامه اي که به نام زن راه افتاد چه بود. در عرصه بين الملل سياست تنش زدايي و انفعال و وادادگي سياسي از اينجا شروع شد. يک شبکه اي که تا ديروز به عنوان انقلابي و راديکالي بودند طرفدار سرمايه داري آزاد شدند. من با فرزند مسئول اجرايي مملکت صحبت مي کنم و به اعتقاد ايشان روابط خانوادگي با شيوخ عرب و اسکي روي آب طبيعي است.

پاسخ آقاي هاشمي به انتقادات
ما رفتيم خدمت آقاي هاشمي. عرض کرديم آقاي هاشمي اين افرادي که جزء جمعيت ايثارگران هستند يا خانواده شهيد هستند يا جانباز يا جهادگر، به شما هم علاقه دارند. ولي شما نگاه کنيد به دانشگاه ها و وضع فرزندان تان که چگونه است. شما مي دانيد در چه مناسبات اقتصادي هستند. وضع حزب کارگزاران را مي دانيد. انتظار ما اين بود که ايشان موضع گيري مخالف عليه اين فسادها کند. انتظار داشتيم بگويد اگر حزبي به من منتسب است و دنبال راه ناصوابي است جلويش را من سد مي کنم و اصلاح مي کنم ولي جواب داد و قبول نکرد و مشکلات فرهنگي را به رهبري منتسب کرد و گفت خطبه هاي نماز جمعه که دست رهبري است، صدا و سيما که دست رهبري است. ما اصلا متحير شديم.

2 خرداد ايجاد شد
نتيجه اين قضيه دوم خرداد درآمد. از يک سال قبل از هر کسي سوال مي کرديد مي گفت رئيس جمهور ناطق نوري است. آقاي ناطق هم در سالروز 13 آبان هم گفت که من نوچه آقاي هاشمي هستم. واقعا هم ايشان به آقاي هاشمي ارادت داشت. به صورت طبيعي بايد آقاي هاشمي از ناطق حمايت مي کرد ولي چرا برعکسش اتفاق افتاد. چه اتفاقي افتاد. همين تيم کارگزاران تئوري مناطق را طراحي کردند. آقاي محسن مرعشي تئوري مناطق را طراحي کرد و بعد تقلب در آن مقطع کليد خورد که مي نويسند خاتمي مي خوانند ناطق. آقاي هاشمي در خطبه هاي نماز جمعه يک مهري پاي اين زد. آقاي خاتمي شد رئيس جمهور و در عصر آقاي خاتمي بيشترين ظلمي که به آقاي هاشمي شده را چه کساني مرتکب شدند. روزنامه سلام و تيم مجلس ششم.

بازيگران فتنه 78
مجلس ششم فضايي درست کردند که آقاي هاشمي راي نياورد و او مجبور شد از مجلس انصراف دهد. آن ها صراحتا مي گفتند که مشکل ما آقاي هاشمي است و بايد ريشه هاشمي را کند. مقالات عاليجناب سرخ پوش و خاکستري را يادتان مي آيد که چگونه دامن زدند. امثال گنجي، عبدي و ... بعد فضايي درست شد که بحث حاکميت دوگانه، نهادهاي انتخابي انتصابي، بحث جامعه مدني، بحث فشار از پائين چانه زني از بالا، بحث فشار از بيرون امتيازگيري از داخل، بحث هاي متعددي را که در عرصه هاي مختلف جريان مشارکت دامن زد تا مسير انقلاب را از مسير ريل گذاري اصلي خارج کند. يک هفته به نام دانشجو حدود هزار نفر در ميادين اصلي هر شعاري عليه مقدسات خواستند دادند. کار به جايي رسيد که ترکيه هليکوپترش بلند شد يکي از روستاهاي ما را در سال 78 بمباران کرد؛ قتل هاي زنجيره اي و ... اتفاق افتاد و 21 تير مقام معظم رهبري سخنراني کردند و 23 مردم به خيابانها آمدند. يعني همين حماسه اي که مردم در نهم دي ماه 88 آفريدند در 23 تير سال 78 خلق کردند و آمدند تمام فتنه ها را نقش بر آب کردند. فتنه شکست خورد ولي ريشه کن نشد. بازيگران اين عرصه چه کساني بودند: بهزاد نبوي، موسوي خوئيني ها، مهاجراني، اکبر گنجي، عباس عبدي، سعيد حجاريان، عطريانفر و کرباسچي... اتفاقا جا پاي اينها در گذشته به صورت روشن است.

کروبي، هاشمي و ...؛ هدف نهايي رهبر سازي بوده است
در حوادث بعد از انتخابات جمعي از نمايندگان مجلس رفتيم پيش اين دانه درشت ها مثل کروبي، هاشمي و ... گفتيم چرا مي گوييد تقلب شده است. ايشان يک دليل هايي آورد که هيچ کدام از آنها پذيرفته نشد مثل مهندسي راي و ... ولي تمام اين جريانات پس از انتخابات با اين هدف صورت گرفت که رهبري را تضعيف کند که در زمان حيات امام نيز صورت گرفته بود که مي خواستند در مقابل رهبري و امام مرجعيت ايجاد کنند که مثال آن شريعتمداري و طالقاني بود و مرحوم طالقاني به اين قضيه تن ندادند.
تمام هدف اين سال هاي نظام سلطه براي تضعيف رهبر بوده و اين بوده است که در مقابل رهبري رهبرسازي کنند و شما بايد به عنوان هنرمندان واقعي اسلامي با ادبيات و شکلي صحبت کنيد که براي جوان ها روشنگري کنيد. در پاي منبر شما افراد مختلف و زيادي هستند. بعضي از الفاظ تند و تيز ممکن است آنها را قانع نکند. اينهايي که 13 ميليون راي به آقاي موسوي دادند همين ملت هستند و بعد از موضع گيري مقام معظم رهبري اينها مسير خود را عوض کردند ، همه را نبايد به يک چشم ببينيم. هر کسي که به آقاي موسوي راي داده مثل هماني است که با احمدي نژاد راي داده است و نبايد دو دسته شوند و مقابل رهبري قرار بگيرند. نرويد روي منبرها حرف هاي تند و تيز بزنيد و جبهه منفي کاذب درست کنيم. حتي آقاي هاشمي را نبايد اجازه دهيم به دست ضد انقلاب بيفتد. البته مواضع ايشان از نظر ما قابل قبول نيست ولي با دست خودمان وي را به دل دشمن نيندازيم. اين تدبير مقام معظم رهبري است که مي خواهند جبهه انقلاب و گفتمان انقلاب تقويت شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس